«فرانکشتاین» مجذوب کننده و تحسین‌برانگیز

یکی از فیلم‌های قابل توجه بخش مسابقه که منتظر تماشای آن بودیم، کاملا انتظارات را برآورده‌ کرد. کشتی بزرگی در میان دریا به یخ نشسته و با وجود تلاش‌های زیاد ملوانان و خدمه، نمی توانند کشتی را به حرکت درآورند. کمی دورتر، هیولایی از دریای یخزده سر بر می‌آورد و همه چیز را در مسیر خود ویران می‌کند، بعداً متوجه می‌شویم که هیولا به دنبال دانشمند دیوانه‌ای به نام ویکتور است که او را خلق کرده… پیش از این هم‌ ورسیون‌های گوناگونی از فرانکشتاین توسط فیلمسازان ساخته شده بود که همگی‌شان با الهام از رُمان مری شلی جلوی دوربین رفته بودند. رُمان فرانکشتاین در خلال سال‌های ۱۸۱۶-۱۸۱۷ وقتی که نویسنده‌اش مری شای ۱۹ سال داشت آن را نوشت! گیلرمو دل‌تورو، کارگردان این فیلم، گفته که این اثر شخصی‌ترین فیلمی است که تا کنون ساخته. در این اثر دل‌تورو، تصورات و همچنین خلاقیت سینمایی‌اش را به اوج رسانده، قهرمان او که به دنبال خالق خود می‌گردد، سرانجام وی را در همین کشتی عظیم به یخ نشسته می‌یابد، از این جا، داستان به گذشته برمی‌گردد تا تماشاگران را با آفرینش هیولایی آشنا کند که به دست انسان ساخته شده، و عاقبت برای رهایی از شرّ آن، باید به همان انسان متوسل شد. ویکتور این دانشمند استثنایی، مدت‌ها وقت صرف ساخت انسان مورد علاقه خود می‌کند و بهترین قسمت بدن افرادی که در نبردها کشته شده‌اند را انتخاب می‌کند تا انسانی با قدرت بالاتر و تابع و تحت فرمان خود بسازد. آزمایش‌های ویکتور به نتیجه می‌رسد اما وقتی این هیولای عظیم جان می‌گیرد دیگر قابل کنترل نیست! این اثر دل‌تورو که می توان از آن برداشت‌های کاملا سمبولیک هم کرد مثل خالق و مخلوق، که دیگر از پس هم برنمی‌آیند! صحنه‌آرایی‌های گیلرمو دل‌تورو ، تصاویر و استفاده از پیش رفته‌ترین امکانات سینمایی و احتمالا بهره‌گیری از قابلیت‌های «هوش مصنوعی»، فیلمی غریب را پیش روی تماشاگر می‌گذارد. از این به بعد سینما را باید طور دیگر دید، یا دست کم انتظارات تماشاگر را بالاتر خواهد برد. «فرانکشتاین» دل‌تورو می‌تواند فیلمی شایسته جایزه شیر طلا باشد.