ما مردمی ناسپاس و هنر و مسئول ناشناس هستیم!
یادداشت / جبار آذین
4 دقیقه مطالعه
یادداشت ها

ما ملت ایران، مردمی عجیب هستیم؛ قدردانی و سپاس را نیاموختهایم و عادت کردهایم که یواش و گاه بلند از زمین و زمان، گله و شکایت و انتقاد و غرولند کنیم و بعد هم که کمی تا قسمتی عقدهگشایی کردیم و تخلیه روحی شدیم به امور روزمره بپردازیم.
معلوم نیست تا کی میخواهیم به این راه و رویه خود ادامه دهیم و چه زمانی قراراست که از شکوه و شکایت بدون نتیجه دست برداریم؟!
واقعیت اینکه، ما مردم عادت کردهایم از همه چیز و همه کس انتقاد کنیم، آن هم حالا که همه چی آرومه و مملکت گل و بلبل است و ما همگی خوشحالیم!
ما مردم باید در گفتار و رفتارمان تجدید نظر کنیم و قدر اوضاع مملکت و مسئولان را بدانیم و کلاه خود را قاضی کنیم و از خود بپرسیم، در کجای این دنیا، کشوری مانند ایران و مردمی مثل ملت ما میتوان یافت که در ناز و نعمت و رفاه و شادی غرق باشند؟!
ما درک نمیکنیم که اگر امروز فقر و گرانی و فساد و دزدی و مال مردم خوری و کلاهبرداری و کلاهگذاری و باند و رفیقبازی از در و دیوار مملکت بالا میرود و از ما بهتران بالانشین برای غارت کشور کورس گذاشتهاند و ابتذال و آلودگی از سر و کول هنر و فرهنگ و سینما و صدا و سیما و ورزش و فوتبال و حوزههای اقتصاد و سیاست و جامعه فرو میریزد، طبیعی و نعمت است!
آخر کجای دنیا مسئولان و مدیران و مقامداران و خانم و آقا و چیچیزادههایی مانند ایران سراغ دارید که این همه کاردان و با کفایت و لایق هستند؟
خجالت هم خوب چیزیست، چرا به این بندههای خادم خدا گیر میدهید و از آنها انتظارهایی عجیب و غریب دارید؟ مگر اینها گناه کردهاند که مسئول و مدیر و رئیس شده و مرتب شعار سر میدهند و ملک و املاک میخرند و صادقانه در ویران کردن مملکت، خدمت میکنند! باید سطح توقع خود را پایین بیاوریم و شکرگذار باشیم و باور و تشکر کنیم که کاری که این جماعت در مملکت و اقتصاد و سینما و هنر و تلویزیون کردهاند، کارستان بوده و هیچکس در طول تاریخ موفق نشده چنین خدماتی به ایران عزیز نماید.
شما چه کسانی را سراغ دارید که با تمام دنیا درحال جنگ باشند و خودشان در داخل و زادههایشان در خارج مشغول عیش و نوش باشند؟
کجا مدیران و هنرفروشانی سراغ دارید که گروه اول خدمتگذار سیاست و طیف دوم خادم هوی و هوس باشند و برخی هم به جرم شرکت در جشن تولد بازداشت شوند؟ کدام فیلم و برنامه و سریال را در جهان سراغ دارید که مانند تولیدات وطنی لای زرورق ابتذال پیچیده شده باشند؟
کجای این دنیا کشوری را میشناسید که نامش در کتاب گینس به علت خشکاندن رود و رودخانه و تالاب در جایگاه نخست ثبت شده باشد؟ کدام شهر و کشور را میشناسید که به علت آلودگی هوا و... در سکوی نخست جهان ایستاده باشد؟
کجای دنیا کشوری میشناسید که از کشورهای مختلف جهان به عنوان جهانگرد به آنجا بیایند و بر سر نوامیس مردم و هوسرانی، تجارت کنند؟
کدام کشوری را در دنیا میشناسید که باندهای فعال آن در عرصههای سینما و ورزش و خودرو و برنج و چای و... گوی سبقت را از مافیاهای جهان ربوده باشند؟ و...
آیا این همه نعمت و برکت جای شکر و تشکر ندارد؟ چرا ما مردم نمیخواهیم به خود بیاییم و قدردان مسئولان و مدیران و اوضاع و احوال نمونه و بینظیر کشور باشیم؟
بد نیست از خود خجالت بکشیم و دست از گلایه و انتقاد برداریم و در شهرها و روستاهای غرق رفاه و آسایش کشور کارناوالهای جشن و شادی به راه اندازیم و به شکرانه وجود این همه خوبی و زیبایی و سردمداران درجه یک و عالی، از ایران سازان امروز، قدردانی و سپاسگزاری کنیم!