حسین سحرخیز کفش پولادین به پا کرد
یادداشت / جبار آذین
4 دقیقه مطالعه
سینمای ایذان / یادداشتها

سالهاست که دیگر تهیهکنندگان کاربلد و متخصص سینما به جز چند سینماگر مستقل و ملی، دیگر در تولید فیلم در سینما سرمایهگذاری مالی نمیکنند و در این کار تخصص خود را هزینه مینمایند.
در واقع اغلب آنها در پی حامیان مالی، سرمایهگذار و اسپانسر هستند تا همراه کارگردانها در حیات و قوام سینما،نقش آفرینی کنند.
از آنجا که سینما نیز بسان دیگر هنرها مانند تئاتر و موسیقی و تولیدات صدا و سیما همانند دیگر بخشهای جامعه، طبقاتی شده و بر کرسیهای سینما، نامدیران اشتباهی منتخب سیاست و رفاقت و باند و گروه، خیمه زده و زیر چتر سوراخ سینمای دولتی/نهادی گرد آمده و اهداف سیاسی و تجاری خود را دنبال میکنند، عمدتا سینماگرانی که از منظر فکر و سلیقه با آنها همسو و در باندهای آنها عضویت دارند تنها کسانی هستند که از بودجه و امکانات سینمایی و مناسبات قبیلهای بنیاد هزار فامیل فارابی، سهم میبرند، لذا دیگران بهویژه سینماگران مستقل و آزاد اندیش و هنرمندانی که برای نخستین بار اثری را در سینما خلق میکنند، در میان آنها جایی ندارند.
از آن سو هم اکثر سرمایهگذارها و اسپانسرها که آنها هم به دنبال اهداف خود در سینما هستند، روی سینماگران و آثاری سرمایه گذاری میکنند که تامین کننده سود و یا برآورنده خواستههای آنها باشند.
در این میان سینماگران مستقل و هنرمندانی که نخستین فیلم خود را میخواهند بسازند هستند،که با انواع مشکل و معضل روبرو میشوند. چرا که آنها برای تولید فیلم خود به هر تهیه کنندهای که مراجعه میکنند، شرط اول و آخر آنها داشتن "اسپانسر" است و بدین ترتیب سینماگران جوان و مشتاق را که با هزاران امید و انگیزه در سینمای بدون در و پیکر ایران برای تولید و ساختن فیلم خود به حرکت در آمدهاند، به سوی گذر از هفت خان رستم میفرستند و آنها باید کفش آهنین به پا کنند و در سینما و هنر و جامعه در پی اسپانسر بیفتند تا بتوانند فیلمشان را تولید کنند. این سرنوشت و سرگذشت اغلب هنرمندان غیر وابسته و مستقل است.
حسین سحرخیر بازیگر بااستعداد و توانای آثار تئاتری و تلویزیونی و سینمایی که طی سالها هنرمندانه و شرافتمندانه و خوشنام زیسته و فعالیت هنری کرده و در دهها اثر هنری از جمله در بیست و شش سریال مطرح و هفت فیلم سینمایی ایفای نقش نموده و چندین تله فیلم و سریال تلویزیونی مانند: "آخرین روز تابستان" را در مقام کارگردان ساخته که با اقبال عمومی روبرو شده و در نمایشهای بسیار ایفای نقش کرده و دارای مدرک کاردانی و نشان هنری و فارغالتحصیل رشته بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است، برای کارگردانی نخستین فیلم سینمایی خود کفش و کلاه کرده است.
او که افزون بر بازیگری در فیلمنامهنویسی و کارگردانی هم متبحر و حاذق و توانا است، فیلمنامهای بسیار جذاب و بامحتوا و پر از خلاقیت و نوآوری نوشته که بنا دارد آن را به فیلم سینمایی تبدیل کند.
اثری که اگر با یاری سرمایهگذاران سینما و هنرشناس ملی همراه و ساخته شود، به یقین با استقبال فراوان مخاطبان و هنرمندان روبرو خواهد شد و راه را برای ورود یک هنرمند و سینماگر مستعد آثار خوب اجتماعی باز خواهد کرد.
از نامدیران سینما و هنرفروشان انتظاری نیست، چون آنها به هنر و سینما و هنرمندان به مثابه ابزار خدمت به اهداف سیاسی خود نگاه میکنند و در پی تولید فیلمهای سفارشی و فرمایشی و تهی از محتوا هستند و هنرفروشان هم که در اندیشه کاسبی در سینمایند.
حسین سحرخیز در مقام کارگردان، سریال آخرین روز تابستان و تله فیلمهای ذبیح، بازگشت، گذرگاه مرزی و چند روز مانده به عید و کارگردانی نمایشهای رابعه بلخی و دنیای زنها را هم در کارنامه فعالیت هنری خود دارد و داور چندین جشنواره نیز بوده است.
امید که او با یاری دوستداران سینمای ملی ایران بتواند با کارگردانی نخستین فیلم سینمایی خود به هنرمندان تاثیرگذار سینمای ایران بپیوندد.