حکایت یک بام و چند آسمان نظارت در نمایش خانگی!
از علی ضیاء و شهرام شبپره تا «تاسیان» و «سووشون
4 دقیقه مطالعه
نمایش خانگی

**بانیفیلم**: نگاه تبعیض آمیز به یک موضوع یا پدیده، مسلم است که نتایج وخیمی را به همراه خواهد داشت.
اینکه یک نهاد نظارتگر در مورد یک موضوع واحد، رفتار دوگانه و استاندارهای مغایر با هم داشته باشد، حکایت ضربالمثل «رد نشدن از درِ دروازه و گذر از سوراخ سوزن» را به ذهن میآورد!
مسلم است که اعمال چنین روالی توسط مدیران که در جایگاه نظارتی نشستهاند، نشان میدهد که نه یک جای کار، بلکه خیلی جاهای آن کار، میلنگد!
انتشار بخشهایی از گفتوگوی علی ضیا مجری سابق صداوسیما با شهرام شبپره خواننده قدیمی موسیقی پاپ، صرف نظر از چرخشهای فردی این مجری سابق نسبت به آن تصویری که در صداوسیما داشت، شگفتیهای زیادی را برای کاربران فضای مجازی به دنبال داشت.
برخی از این کاربران تعجب خود را با انتشار ویدیوهایی از این مجری سابق در برنامههای سالهای قبل شبکههای صداوسیما نشان دادند. این تفاوتها و تغییرات شکلی و ماهوی میان علی ضیاء فعلی با دوران مجریگریاش در تلویزیون، باعث شد حتی نگاههای طعنهآمیز برخی کاربران فضای مجازی به عملکرد فعلی مجری سابق به وجود آید.
این واکنشها تنها یکی از وجوه شگفتیساز مصاحبه این مجری سابق تلویزیون با شهرام شبپره بوده؛ اما مهمترین آنها، وجود استاندارد دوگانه نهادهای نظارتی در مواجهه با برنامههای اینچنینی و دیگر تولیدات شبکه نمایش خانگیست.
وجود این تعارض در نگاه و تضاد در نظارت، نشان کاملی از وجود تبعیض سیستماتیک در عملکرد نهادهای نظارتی بر تولیدات پلتفرمهاست.
ضمن احترام به همه هنرمندان کشورمان، همیشه این پرسش بیپاسخ مطرح بوده که چرا نوع عملکرد «ساترا» به عنوان یک نهاد وابسته به صداوسیما که متولی و تصمیمگیر دادن مجوز پخش به تولیدات نمایش خانگی است، تا این اندازه دوگانه و مصداق «یک بام و دو هوا»ست؟!
سازمان ساترا در مقام ناظر بر ممیزی موضوعی و دادن مجوز پخش و گاه، اختیاردار توقیف برخی تولیدات، چطور میتواند دامنه نظارتیاش در مواجهه با تولیدات پلتفرمها و برنامههایی پخش شده در بستر اینترنت، تا این اندازه دوگانه، متغیر و متفاوت باشد؟
این خواسته غیرمنطقی نیست؛ داشتن آزادی در بیان دیدگاههای مختلف چه در قالب سریالها و چه در برنامههای گفتوگو محور، باید عادلانهای و با یک نوع رویه واحد باشد.
نمیشود سازندگان یک سریال را به خاطر پرداختن به یک موضوع، با محدودیتهای توقیف و تحدید روبرو کرد و یک برنامه دیگر را بدون هیچ مشکلی روانه پخش کرد!
چرا باید یک برنامه بتواند بدون هیچ نگرانی از بازخواست، از همه خط قرمزهای مرئی و نامرئی نظارتی بگذرد و آب هم از آب تکان نخورد، اما یک سریال یا برنامه دیگر به اتهامهای به مراتب کمتر، دچار مخاطره و بدترین عواقب شود!
این رویههای نادرست مبتنی بر تبعیض میان سازندگان برنامهها و سریالها، نه تنها امنیت سرمایهگذاریها را به مخاطره میاندازد بلکه در اصلیترین شکلاش، نابودگر انگیزههای سازندگان مستقلیست که بدون پشتوانههای مرسوم در شبکه نمایش خانگی فعالیت دارند.
اعمال مدیریت سلیقهای در برخورد با سریالهای «تاسیان» و «سووشون» را به خاطر داریم که مشکلاتی را هم برای ساندگانش به وجود آورد و در نهایت موجب توقیف چند هفتهای مجموعه «سووشون» شد.
همانطور که مخاطبان حق دارند پای شنیدن حرفهای خوانندهای مانند شهرام شبپره بنشینند به همان اندازه هم محقاند که سریالهای مورد علاقهشان را بدون اعمال ممیزی و نظارتهای سلیقهای تماشا کنند…
تکذیب و توضیحاتی که امروز به نقل از شهرام شبپره در برخی از خبرگزاریهای فارسیزبان منتشر شده، خود حدیث متفاوتی از شرایط نظارتی حاکم بر تولیدات نمایش خانگیست!!)
با یک نگاه سطحی هم میتوان فهمید که تنگ کردن دایره نظارتها و ممیزیها، ضمن فراری دادن مخاطبان از تماشای تولیدات داخلی، آنها را به سمت سریالهای بیاخلاق خارجی سوق میدهد؛ سریالهای که تهدیدی جدی برای فرهنگ جامعه هستند و نه تنها پایبندی به اخلاقیات و فرهنگمان دارند بلکه مهمترین هدفشان اضمحلال و به نابودی کشاندن فرهنگ جامعه است…
آقایان مسئول و متولیان ممیزی وقت آن فرا رسیده تا در تعاریف نظارتیتان تجدیدنظر کنید. بگذارید تولیدات نمایش خانگی رونق بگیرد تا شاهد جذب مخاطب بیشتر باشیم. اگر چنین نشود، برای شبکه نمایش خانگی، سرنوشتی مشابه شبکههای تلویزیونی رقم خواهد خورد.
یاالله، بلند شوید و خیلی زود دست بجنبانید که حتی امروز هم دیر است…