در مضرات تبعیض قائل شدن میان پروژه‌های تلویزیونی

پوریای ولی، سوژه برای عکس‌ انداختن نیست!

بانی‌فیلم: موج‌سواری بعضی از مدیران تلویزیون و صندلی‌نشینان سیمافیلم برخی مواقع ایجاب می‌کند که آنها بنا بر موقعیت و ضرورت‌ها، گاهی توجه بیشتری به مولفه‌های ملی ایران کنند.

4 دقیقه مطالعه
سکانس اول
پوریای ولی، سوژه برای عکس‌ انداختن نیست!
مسئولان پشت میزنشین، حتی به گاه نیاز، تشخیص می‌دهند مجسمه‌ای از مفاخر ملی ساخته و در میدان‌های شهر نصب شود تا نشان دهند که نمادهای باستانی و ملی ایران برای‌شان قابل احترام است. در کش‌وقوس وقایع چند ماهه اخیر، این نمادگرایی ملی در میان مسئولان، رنگ و بویی بیشتری به خود گرفت و پروژه‌ ملی «پوریای ولی» نیز که با وجود گذشت سال‌ها از تصویب شدنش، در قفسه‌های بایگانی سیمافیلم خاک می‌خورد، از تاریکخانه فراموشی بیرون کشیده شد و مقدمات ساخت این سریال ارزشمند فراهم آمد. با تصویب و تایید چند باره سریال «پوریای ولی»، مراحل پیش‌تولید آن هم کلید خورد و مسعود جعفری جوزانی با گردهم آوردن تیمی حرفه‌ای به طور رسمی ساخت این پروژه ملی و ممتاز را آغاز کرد. تا اینجای کار علاوه بر رضایت متولیان صداوسیما، مردم فرهنگ‌دوست کشورمان هم امیدوار شدند پس از غفلت‌های چندین ساله، توجهی ویژه به نمادهای ملی و فرهنگی مملکت صورت گرفته است. اما این روی خوش ماجرای تولید پروژه فاخر «پوریای ولی»‌ست؛ روی دیگر آن، بازگشت دوباره مسئولان سیمافیلم، به «تنظیمات کارخانه» و مانع‌تراشی به بهانه نبود بودجه و امکانات مالی است که تولید سریال تلویزیونی پوریای ولی را با مشکلاتی جدی مواجه کرده است. بهانه‌ تراشی‌ها مدیران سیمافیلم و به تبع آن، ایجاد توقف در روند تولید پروژه پوریای ولی، در حالی با اعلام مشکلات بودجه صداوسیما مقارن شده که هم اکنون پروژه‌های دیگری مانند «سلمان فارسی» داود میرباقری وارد ششمین سال(؟!) تولیدش شده است؛ پروژه عظیم «سلمان فارسی» با بودجه‌ای بسیار فراتر از توان مالی صداوسیما، همچنان بی‌دردسر، مسیر ساخت طولانی مدت خود را می‌گذراند. این تفاوت‌های اشکار و وجود تبعیض در نگاه مدیران تلویزیون به پروژه‌های تولیدی در حالی‌ست که پروژه پوریای ولی، در آغاز راه با بهانه‌های مدیران سیمافیلم، در چالشی پیش‌بینی نشده افتاده است! کم‌توجهی مدیران تلویزیون و در رأس آنها، پیمان جبلی به سریال پوریای ولی، این تلقی را نزد دوستداران فرهنگ و هنر ایجاد می‌کند که نمادهای ملی و فاخر ایران، تنها زمانی که ضرورت‌های‌ سیاسی ایجاب کنند، مورد توجه و عنایت قرار می‌گیرند و پس از گذر از پیچ کوچه گرفتاری‌های سیاسی و اجتماعی، وضعیت به مدار سابق برمی‌گردد و به قول معروف، آش همان آش است و کاسه، همان کاسه… انگار بیان و تذکر اهمیت انکارناپذیر نمادهای ملی برای مسئولان، باید مانند زنگ ساعت هر روز برای بیدارشدن‌ آنها، تکرار شود! آقایان مدیر نشسته در جام‌جم؛ نمادهای ملی فرهنگ مملکت، مانند نام شناسنامه‌ است؛ نمی‌توان نادیده‌اش گرفت، نمی‌شود پاکش کرد، ماندگار است و همیشگی. دانستن این نکات، نیاز به هوش سرشار ندارد که هویت‌های ملی هر مملکت، طی سالیان سال، شکل گرفته و در ذهن مردم آن نقش بسته است. آقایان متولی؛ مولفه‌های‌ فرهنگی مملکتی مانند ایران، لباس و جامه نیست که هر زمان نیاز بود بپوشید و هر موقع که صلاح نبود، دربیاورید. نمادهای ملی، مجسمه نیستند که بنا بر شرایط و نیاز تبلیغی، جایی نصب و سپس برداشته شوند. آقایان مسئول در صداوسیما؛ بگذارید حرمت دغدغه‌های فرهنگی مردم و نمادهای ملی مملکت حفظ شود. آنها را بازیچه حرکت‌های جناحی خود نکنید و نگذارید اعتماد مردم به تصمیم‌ها و اقدامات شما دچار خدشه شود. ضمن احترام به سازندگان سریال‌هایی مانند «سلمان فارسی» و «موسی» که در جای خود می‌توانند جزو آثار درخور باشند، این توجه را باید داشت که گذاشتن تبعیض میان پروژه‌های تلویزیونی و جدا کردن سفره امکانات مالی و بودجه‌ای، در فرایند توجه مردم به پروژه‌ها، تاثیری غیرقابل انکار بر اعتماد عمومی جامعه خواهد گذاشت. پوریای ولی، نمادی بسیار قابل احترام میان ایرانیان است؛ برخورد با پروژه تولید سریالی با محوریت این شخصیت، باید با احترام صورت گیرد. پوریای ولی شخصیتی‌ نیست که به وقت ضرورت بشود با آن «عکس یادگاری» گرفت و پس از مدتی به فراموشی سپرد. پوریای ولی مهم‌ترین شخصیت ملی با پس‌زمینه‌های‌ دینی‌ست که توجه به آن می‌تواند، پیوند نسل‌های امروز را با آموزه‌های ملی و دینی، مستحکم کند. لطفاً نمادهای ملی را دستاویز جناح و گروه و دسته نکنید… لطفاً.