کنسرت شجریان، قربانی تسویه حساب‌های سیاسی

یادداشت / جبار آذین

4 دقیقه مطالعه
موسیقی / یادداشت‌ها
کنسرت شجریان، قربانی تسویه حساب‌های سیاسی
جنگ قدرت و منافع جناح‌های سیاسی با محوریت دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا در دوران ایران فاقد حاکمیت ملی و مردمی و بدون ربط به منافع و مصالح ملی،از فردای پیروزی انقلاب در کشور ادامه دارد و در برهه‌های مختلف، دچار فرازها و فرودها شده و با کرسی‌نشینی سردمداران یکی از این دو جناح غیر ملی، حدت و شدت یافته و هم‌چنان تداوم دارد. این در حالی است که چند دهه است راه آن‌ها از مردم جدا شده و هر کدام در مسیر اهداف و آرمانهای خود حرکت می‌کنند. مردم در پی دستیابی به مطالبات بحق خود و حق زندگی و آزادگی و رفاه و امنیت‌اند، و احزاب سیاسی به دنبال منافع خود، هر جناح هم برای تخریب رقیب از تمام امکانات و ابزار موجود بهره برده و می‌برند و در این میان جمعی از هنرمندان وابسته به جریان‌های سیاسی یاد شده،یاور و در کنار احزاب خود بوده و خواسته و ناخواسته در برابر ملت و منافع ملی ایستاده‌اند. با روی کار آمدن دولت پزشکیان به‌رغم تمام سنگ‌اندازی‌های رقبا با شعار وفاق ملی که از همان آغاز گفتیم،شعاری واهی است و در واقع هدف، وفاق اربابان جریان‌ها و احزاب سیاسی و غیر ملی در کنار هم و بر سر سفره بخور، بخور ملی!است و این هشدار در دولت پزشکیان تا حدی و تا زمانی اجرایی شد و آقایان با اشتهای فراوان به با هم‌خوری ملی ادامه دادند تا این که،زیاده خواهی‌ها و تندروی‌ها و تمایل تک‌خوری ملی، کار خود را کرد و خنجرهای پنهان شده در قفای آن‌ها، بیرون کشیده شد و امروز آشکار و عیان در دست‌های سردمداران و اعضا و هواداران آن‌ها دیده می‌شود و صداهای سیاسی آن‌ها را به جنجال‌های اجتماعی تبدیل کرده است. رسانه‌ها وهنرمندان وابسته و ارتزاق‌گر این دو جناح، این روزها در حمایت از رهبران و گروه خود وارد میدان شده و در شرایط نابسامانی کشور و اوضاع بد و تلخ زندگی اقتصادی و اجتماعی جامعه،به شدت ادامه دارد و در این ارتباط،هدف، وسیله را توجیه می‌کند. اصلاح‌طلبان که این روزها با شعار تکراری برجام و مذاکره با آمریکا برای لغو تحریم‌ها بسیج شده و اصولگرایان با شعار نابودی آمریکا و اسرائیل صف‌آرایی کرده‌اند و از همه امکانات خود برای سرنگونی دولت پزشکیان استفاده می‌کنند، کار دفاع و هجمه اصلاح‌طلبان را به جایی رساندند که آن‌ها نیز مانند جناح رقیب از ابزارهای هنری استفاده می‌کنند، تولیدات مختلف سینمایی و تلویزیونی اصولگراها بر ضد اصلاح‌طلبان، سبب شده تا حامیان پزشکیان، جدال قدرت را از اریکه‌های سیاسی و اقتصادی به فضای باز اجتماعی بکشانند و قدرت و پایگاه اجتماعی خود را با سودجویی از بعضی هنرمندان و همراه کردن مردم در لوای فعالیت‌های هنری و در واقع نمایش قدرت اجتماعی خود به نمایش گذارند و سواستفاده از همایون شجریان که پدر نامدار او پیوسته در کنار مردم بود و نه قدرتمداران و اجرای کنسرت اجتماعی، آن هم در میدان آزادی، نمونه تسویه حساب‌های سیاسی مذکور بود. این‌که شجریان پسر به جای پیروی از راه پدر،فریب جریان‌های سیاسی را خورده و وارد بازی‌های منافع‌گرایانه آن‌ها شده،به خودش مربوط است! اما تبعات و آسیب‌های اجتماعی و ملی آن که تداوم بخش حرکت‌های، غیر ملی و مردمی در کشور است، به مردم مربوط و از منظر اجتماعی مردود است. اجرای اجتماعی کنسرت همایون شجریان، در شرایطی که جلوی اجرای برخی کنسرت‌ها گرفته می‌شود و هنوز بعد از چهار دهه تکلیف موسیقی در کشور نامشخص است، در واقع یک نوع رفراندوم بود تا اوضاع اجتماعی از سوی حاکمان محک بخورد و کنسرتی که از نظر جناح مخالف، یک میتینگ سیاسی محسوب می‌شود، هرگز نمی‌توانست اجرا گردد، چرا که آقایان از اساس با موسیقی مخالفند و به طور قطع اگر این اتفاق می‌افتاد با برخوردها، هجمه‌ها و زلزله‌ها روبرو می‌شد. در واقع اعلام خبر اجرای کنسرت همایون شجریان و بعد خبر قابل پیش‌بینی لغو آن یک نمایش در امتداد تسویه حساب‌های سیاسی و جناحی و هم‌چنین محک زدن قدرت و نفوذ اجتماعی اصلاح‌طلبان توسط اصول‌گراها بود. در این میان، این همایون شجریان و زود باوران جامعه بودند که قربانی شدند.