«پیر پسر»؛ از نقادی حرفه‌ای تا فحاشی حرفه‌ای!

3 دقیقه مطالعه
سینمای ایران، یادداشت ها
«پیر پسر»؛ از نقادی حرفه‌ای تا فحاشی حرفه‌ای!
جبار آذین نقد به معنای تعامل هنری و فرهنگی و اجتماعی میان هنرمند و منقد و جامعه است و هر سه ضلع این مثلث را اهداف مقدس فرهنگی، اجتماعی و خدمت به جامعه مشترک می‌کند تا با یاری یکدیگر و گفتمان سلامت و سازنده، پاسدار فرهنگ و هنر و مدافع ارزش‌ها و آرمان‌های ملی و مردمی باشند و تاُثیرگذاری و سازندگی این مهم به سه عنصری کلیدی معرفت و رفاقت و خدمت گره خورده است. از همین رو، نقد و منقد حرفه‌ای باید سلامت و سازنده باشند و ویژگی‌های تخصصی و عدالت و حق‌بینی و حقیقت‌گویی را پرچم راه خود سازند. با این تعریف و توصیف، اتهام، تحقیر و توهین و برخورد غیرفرهنگی و سطحی‌‌نگری، بازی‌های سیاسی و سفارشی و تجاری و استفاده از واژه‌ها و جملات ضدفرهنگی و بی‌ادبانه ربط و جایی در شاکله نقد روشنگر تعاملی ندارد و نه تنها سازنده نیست که تخریب کننده است. به‌ویژه که مخاطب آثار هنری و سینمایی و تلویزیونی مردم هستند و باید با احترام و در شاُن جامعه، جهت انتقال مفاهیم و پیام‌ها و ارزش‌های آثار هنری با هنرمند و ملت در نوشتار و گفتار،گفتمان داشت. در دورانی که نامدیریتی و ندانم‌کاری و بی‌لیاقتی بر مدیریت فرهنگ و هنر، سینما و صدا و سیما، حکم می‌راند و تفرقه، سینما را بیمار کرده و ابتذال، جای هنر و هنرمندی و هنرآفرینی را در کشور تنگ نموده و رسانه‌ها هم مانند سینما و سیما، به همه چیز سیاسی و طبقانی می‌نگرند یک درام خوش ساخت، با محتوا و تاُمل برانگیز به نام "پیرپسر" که این توفیق اجتماعی را یافته تا با عبور از سنگلاخ‌ها، مرهمی باشد بر سیمای سیلی خورده سینمای اجتماعی و نظرهای مساعد هنرمندان و منقدان و ملت را با خود همسو کند، دلواپسان و کوتاه نظران و گذشته‌گراها و سیاسیون کاسبکار توسط عوامل تبلیغاتی و جنجال و حاشیه‌ساز مزدبگیر خود، ضد فیلم پیرپسر شمشیرها را از رو بسته‌اند تا با هجمه به این اثر محترم سینمایی، سینما را باز هم آماج حملات زهرآگین خود سازند و در این میان چون همیشه به یک چماقدار که به گفتار لمپنی مجهز است،برای تخریب پیرپسر متوسل شده‌اند و این رفیق چهل ساله نگارنده که روزگاری محترم می‌زیست و می‌نوشت و می‌گفت، اما از حدود بیش از یک دهه قبل که دیگر نقد نمی‌گوید و نمی‌نویسد و هتاکی و فحاشی می‌کند، بازهم مسلح به ضد فرهنگ لمپنیسم، به فرموده،عربده سر داده است، اما او مانند دیگرانی چون خودش می‌داند که دیگر دوران لمپن بازی در سینما و هنر و فرهنگ ایران، سپری شده است، نه به این علت که بر صندلی‌های اداره فرهنگ و هنر و سینما و صدا و سیما، ناکاربلدان و کاسبان و هنر و فرهنگ ناشناسان تکیه زده‌اند، بلکه به این دلیل مهم و تاریخی که ملت آگاه و بیدار شده‌اند و راست و دروغ و بد و خوب را نیک می‌دانند. بنابراین لمپن‌ها و اربابان و همسفره‌های‌شان باید بساط فریب و ریا و فرهنگ‌‌سوزی خود را جمع کنند و بگذارند تا برای دقایقی هم که شده هنر و فرهنگ و سینما و هنرمندان هوایی تازه را تنفس کنند.