ایستادن در برابر خدایان؛ نگاهی فلسفی به پوستر «اودیسه» کریستوفر نولان
6 دقیقه مطالعه
سینمای ایران، یادداشت ها

المیرا ندائی
با انتشار پوستر رسمی فیلم اودیسه، تازهترین پروژه کریستوفر نولان که قرار است تابستان ۲۰۲۶ اکران شود، سینمای نولانی بار دیگر در مقام یک تامل فلسفی و تکنولوژیک در باب سرنوشت، قدرت، و تمرد انسانی قد علم کرده است. اما این بار، در بستری حماسی و اسطورهای.
پوستر فیلم، همچون آثاری از جنس خود فیلمساز، در عین سادگی، لایهمند، مینیمال و عمیقاً رمزآلود است. در این تحلیل، به لایههای بصری، فلسفی و تکنیکی این اثر گرافیکی نگاهی دقیق میاندازیم.
رنگپردازی در پوستر به شکلی زیرپوستی عمل میکند. سیاهی مطلق زمینه، حس سردی و بیزمانی را القا میکند. در مقابل، در اطراف پیکره، ذرات نورانی یا خاکسترگونهای به چشم میخورند: گرم، لرزان، و در حال زوال. این تضاد بین حرارت و سکون، بین زوال و ایستایی، پیامی دوگانه دارد: انسان، در میان مرگ و حیات، در حال سوختن است؛ و شاید همین سوختن، آغاز روشنایی باشد. زمینهٔ تاریک مطلق و سیاهی بیانتهایی که احساس خلأ، راز و انتظار را ایجاد میکند، تمایل نولان به کاوش در ناشناخته و فراتر رفتن از مرزهای انسان را بازتاب میدهد. این تاریکی آغازین و این خلأ به مثابه بوم هستی ست.
سیاه، همان فضاییست که در فلسفه اگزیستانسیالیسم بهعنوان پرتگاه هستی از آن یاد میشود: جایی که نهچیزی آغاز شده است و نه نه چیزی پایان یافته است، بلکه امکانِ معنا در آن شکل میگیرد.
نولان همواره به درک هستی در غیاب معنا علاقهمند بوده است؛ از پیچیدگیهای زمان در Interstellar گرفته تا سؤال درباره واقعیت ذهنی در Inception. این پسزمینهی تاریک، زمینهی ذهنی یک قهرمان گمشده را بازتاب میدهد—ادیسهای که هنوز سفر را آغاز نکرده است، اما تمام هستیاش بر لبهی آن ایستاده است.
پوستر با زمینهای تماماً سیاه آغاز میشود؛ نه صرفاً بهمثابه رنگ، بلکه بهمثابه وضعیت. سیاهیای که نه تهی، بلکه حامل بالقوگی است.
در دل این خلأ، تنها دو عنصر دیده میشود: یک پیکرهی سنگی شکستخورده و شعاری کوتاه اما تلخ و بنیادین:
"Defy the Gods" — در برابر خدایان بایست.
این تضاد بین فضای خالی و پیام پرحجم، نقطه آغاز تقابل انسان با نیروهای برتر است؛ همانگونه که قهرمان اودیسه، در دل دریای متلاطم، در جستجوی خانه، در برابر قضا و قدر میایستد.
در مرکز پوستر، تصویر نیمرخ مجسمهای سنگی قرار دارد. یک پیکره یونانی که بخشی از آن درهمشکسته است؛ گویی زلزلهای یا ضربهای از درون، ساختار را فروریخته است. سربریده، فاقد بدن، با خطوطی کلاسیک که بهوضوح از مجسمههای یونانی باستان وام گرفته شده است. اما این مجسمه سالم نیست. سطح آن ترک خورده، بخشهایی ریخته، و بافت سنگیاش بهوضوح آسیب دیده است.
این تکهسنگ، تصویری از یک «انسان ایدهآلشده» است که اکنون در برابر نیروهای فراتر از خود فرسوده شده. اگر در مجسمههای کلاسیک، فرم انسانی به الوهیت نزدیک میشد، این مجسمه، با فرسایش خود، تنزل انسان را از الوهیت به فنا بازنمایی میکند.
نولان پیشتر در Tenet و Oppenheimer از ایدهی فروپاشی فرم انسانی در مواجهه با زمان، علم و تاریخ استفاده کرده بود. اینبار، فروپاشی نه در نتیجه انفجار یا چرخش زمانی، بلکه در اثر اسطورهای است که انسان را در چرخدندههای تقدیر له میکند. این مجسمه، نهتنها به یونان باستان و اسطورهی ادیسئوس اشاره دارد، بلکه در ذات خود نمادی است از انسان در تقابل با شکست، رنج و آزمون. نمای نزدیک از مجسمهای خردشده نمادی از یونان باستان و اسطورهی اودیسه است. شکستگی آن اشاره به هزیمتها، لطمهها و آزمونهای هویت است. نولان، با حذف هرگونه پسزمینه یا تزئینات بصری، ما را با واقعیتی وجودی مواجه میکند: بدن انسان، هویت انسانی، و تخریب تدریجی آن در مواجهه با نیروهای فراتر از کنترل. عنصر آتش که ضمن نمادینسازی «شکوه و ویرانی»، فضایی در حال بیثباتی را به تصویر میکشد؛ اشارهای به طغیان در برابر خدایان دارد. شایان ذکر است که استفاده فونتی مدرن (گوتام)، جدی، و بدون تزئینات تناقض بین اساطیر باستان و نگاه سینمای مدرن را برجسته میکند.
«در برابر خدایان بایست» — شعاری سهکلمهای که هم ارجاعی مستقیم به درونمایه اسطوره دارد، و هم بازتابی از پرسشی بنیادین در عصر مدرن:
در اسطورهشناسی یونان، چالش با خدایان معمولاً به سقوط و تراژدی میانجامد. پرومته، ادیپ، سیزیف—همگی در پی عبور از حدود انسان بودند و مجازات شدند. حال، نولان از ما میپرسد:
آیا دوران جدید، با دسترسی به فناوری، علم و خودآگاهی، میتواند از این چرخه تراژیک عبور کند؟
این شعار، امتداد طبیعی همان سؤالهاییست که نولان در آثار پیشینش مطرح کرده است. در Oppenheimer انسان با کشف خدایگونهاش، آتش را از آسمان میرباید. در Inception، ذهن او میدان نبردی با واقعیت میشود. در The Odyssey، بهنظر میرسد نولان پا را فراتر میگذارد و مستقیماً از «خدایان» سخن میگوید—نه بهعنوان استعاره، بلکه بهعنوان نیروهایی فعال در جهان.
آیا انسان، در جهانی بدون معنا یا با معانی ازهمگسیخته، هنوز قدرت انتخاب، مقاومت و بازتعریف سرنوشت خود را دارد؟
این شعار، در ادامه دغدغههای هستیشناسانه نولان قرار میگیرد؛ از Inception تا Interstellar، همواره این پرسش وجود دارد که انسان تا کجا توان بازنویسی واقعیت را دارد؟ اکنون، با اودیسه، این پرسش به قلمرو خدایان منتقل شده است.
نکتهای که بهطور برجسته در پوستر درج شده است، جملهایست آشنا برای دوستداران سینمای نولان:
«Shot entirely with IMAX film cameras»
این گزاره بیش از آنکه فنی باشد، بیانیهای زیباییشناسانه است. نولان در پی آن است که افسانهی باستانی را با فناوری قرن بیستویکم پیوند بزند. از این منظر، استفاده از فرمت IMAX نهفقط انتخابی تکنیکی، بلکه بخشی از «بازآفرینی حماسه» در مقیاسی کیهانیست.
اودیسه، نه فقط یک اسطوره، بلکه تجربهای بصری و جسمی خواهد بود که نشانگر تعهد نولان به نمایش حماسه عظیم در بزرگترین قاب ممکن؛ نه فقط حس بینایی، بلکه تجربة فیزیکی تماشاگر را هدف گرفته است. این گزاره در پوستر نشان میدهد که فیلم قصد دارد تجربهی اساطیری را با تمام هیبت بصریاش به سطح تازهای برساند. نولان یکی از معدود فیلمسازانیست که هنوز به فیلم فیزیکی و فرمت ۷۰ میلیمتری وفادار مانده است. برای نولان، هر فیلم نه فقط یک روایت داستانی، بلکه تجربهای زیباشناسانه و فیزیکی است؛ و بدون شک، IMAX، بلندترین بوم برای روایت بلندترین حماسههاست.
با نگاهی میانمتنی، روشن است که نولان قصد دارد اسطورهی اودیسه را که در طول قرون متمادی بارها در هنر غرب بازتولید شده است را بار دیگر به زبان سینما بازنویسی کند. اما در این بازنویسی، او بهدنبال تکرار فرم نیست؛ بلکه بهدنبال استخراج روح تمرد، جستوجو، و زخمخوردگی انسان در دل جهانی بیپایان است.
پوستر اودیسه بیش از آنکه یک اعلان تبلیغاتی باشد، یک متن بصریست. . این اثر، نه در خدمت تبلیغات، بلکه در خدمت تأمل است. اگر قرار باشد سینما بار دیگر به آغوش اسطوره، فلسفه، و تکنولوژی بازگردد، این پوستر، طلیعه آن بازگشت است.
ما در آستانهی یک سفر قرار داریم؛ سفری که از چشم آغاز میشود و به ذهن ختم میشود—و شاید جایی میان دل و اسطوره به پایان برسد. «اودیسه»، بیانیهای است در باب سرنوشت، شکست، و اراده. در ترکیب عناصر کلاسیک (مجسمه، اسطوره، خدایان) با طراحی مدرن، نولان و طراح پوستر بهخوبی موفق شدهاند که پلی بین اسطورهی هزارساله و بحرانهای هویتی انسان معاصر بسازند.
پوستر از ما نمیخواهد که صرفا به تماشای فیلم بنشینیم، بلکه بیشتر از ما میپرسد:
«آیا هنوز میتوانی در برابر خدایان بایستی؟»
برچسبها:
اسلایدر صفحه اصلیامریکاسینمافیلمکریستوفر نولانبانیفیلمالمیرا ندائیاودیسهپوستر اودیسه