روایت اصفهان از پرده سینما

13 دقیقه مطالعه
سینمای ایران
روایت اصفهان از پرده سینما
اصفهان با معماری ماندگار، فرهنگ زنده و هنرمندان پرتلاشش می‌تواند بار دیگر به کانونی مهم برای تولید آثار سینمایی و مستند بدل شود؛ شهری که نه فقط لوکیشنی برای فیلم‌برداری، بلکه الهام‌بخش روایت‌های نو و جهانی باشد. روز ملی سینما فرصتی برای بازخوانی تاریخچه یکی از مهم‌ترین هنرهای معاصر ایران است؛ هنری که از ۱۲۷۹ شمسی و هم‌زمان با ورود نخستین دوربین فیلمبرداری به کشور، وارد زندگی فرهنگی ما شد و امروز بخشی جدانشدنی از هویت هنری و اجتماعی ایرانیان است. این روز یادآور مسیر پرفراز و نشیبی است که سینما در ایران پیموده و بهانه‌ای برای بازنگری در نقش شهرهایی چون اصفهان است؛ شهری با پیشینه‌ای دیرینه در فرهنگ و هنر که همواره نقشی ویژه در تاریخ سینمای ایران داشته است. درباره این موضوع با حامد قصری (نویسنده، پژوهشگر و مستندساز)، محمد بزرگ (پژوهشگر و استاد سینما) و غلامرضا مهیمن (مستندساز پیشکسوت اصفهان) گفت‌وگو کردیم تا تاریخ، جایگاه و آینده سینمای اصفهان را بررسی کنیم. پیشینه و چالش‌های سینمای اصفهان حامد قصری، پژوهشگر و نویسنده استاد عکاسی و سینما در گفت‌وگو با ایسنا اظهار می‌کند: این روز هم‌زمان با ورود نخستین دوربین فیلمبرداری به کشور ما در ۱۲۷۹ شمسی و در ۲۵ سال پیش در تقویم ایرانی ثبت شد. روزها نمادین هستند و بیشتر جنبه یادآوری دارند، اما ما می‌توانیم به خودمان افتخار کنیم که سینما در کشور ما با نخستین‌های دنیا شکل گرفت و از این منظر ما در عکاسی و سینما پیشگام بودیم. وی می‌افزاید: بحث سینما یک بحث است و بحث تصویر یک بحث دیگر تکنولوژی لحظه‌ای جلو می‌رود و با حضور موبایل هر فردی می‌تواند بخشی از روزمرگی‌ها را ثبت کند و سینماگر زمانه و زندگی خودش باشد. این پژوهشگر درباره جایگاه سینما در اصفهان بیان می‌کند: سینما در گذشته در اصفهان پیشرو بوده است. جریان‌هایی مثل سینما هشت، جشنواره فیلم کودک، انجمن سینمای جوان، و یا انتخاب شهر اصفهان به‌عنوان انواع لوکیشن‌های ماندگار، گویای یک شهر سینمایی است. قصری درباره نخستین تجربه‌های سینمایی در اصفهان توضیح می‌دهد: در مدارس و دانشگاه‌ها، مراکز فرهنگی نخستین جرقه‌های علاقه به سینما از همان سال‌های ابتدایی ورود این هنر به کشور، در قالب سالن‌های کوچک و محافل فرهنگی شکل گرفت. وی تصریح می‌کند: مدارس و دانشگاه‌ها با نمایش فیلم‌ها و تشکیل انجمن‌های هنری، بستری برای آشنایی جوانان با سینما فراهم کردند. بعدها، خانه‌های فرهنگ و مراکز هنری شهر نیز به محلی برای نمایش فیلم و بحث و گفت‌وگو درباره آثار سینمایی تبدیل شدند. این مستندساز در خصوص نخستین تجربه فیلم‌سازی در اصفهان چنین بیان می‌کند: در بسیاری از نسل‌های نخستین فیلمسازان اصفهانی، تجربه تماشای اولین فیلم‌هایشان را در همین فضاهای آموزشی و فرهنگی داشته‌اند و همین بسترهای محدود، اما پویا، زمینه‌ساز شکل‌گیری علاقه و فعالیت حرفه‌ای آنان شد. قصری با اشاره به چهره‌های شاخص سینمای اصفهان تأکید می‌کند: «بهمن فرمان‌آرا، اصغر فرهادی، محسن امیریوسفی، کیومرث پوراحمد و... از فیلمسازان جهانی و اصفهانی بودند.» وی در ادامه اضافه می‌کند: سینماها نسبت به جمعیت شهر اندک است. مراکز آموزشی در تربیت هنرجو عملکرد خوبی نداشته و ما در این شهر مشکل مدرس و استاد سینما داریم و البته هنوز هم می‌شود یک فیلم خوب را در سینما دید تا اینکه محدود به خانه و تلویزیون و حتی موبایل شویم. بسیار رنج‌آور است وقتی یک نفر یک فیلم را در صفحه کوچک موبایل می‌بیند. این مستندساز در خصوص اینکه آیا سینمای اصفهان توانسته ارتباط مؤثری با گردشگری و هویت تاریخی شهر برقرار کند؟ می‌گوید: به‌هیچ‌وجه چون مسئولان مربوطه آگاهی و اطلاعات لازم را دراین‌خصوص نداشته‌اند. قصری درباره چالش‌های امروز سینمای اصفهان یادآور می‌شود: سینمای اصفهان امروز خلاصه می‌شود در چند نفر آدم خاص و یکی دو ارگان، تمامی بودجه‌هایی که می‌تواند در اختیار کارگردانان توانمند شهر قرار گیرد در اختیار ارگان و اشخاص خاصی است. برای سینمای موروثی باید فاتحه‌ای خواند. برای همین بهترین هنرمندان سینمای این شهر در کنج خانه‌ها نشسته و یا مهاجرت کرده‌اند. وی در خصوص ظرفیت اصفهان به قطب سینمایی کشور چنین شرح می‌دهد: اصفهان این ظرفیت را در حال حاضر ندارد. چون همه عوامل و امکانات در تهران خلاصه می‌شود. مدیران این شهر بیشتر ترجیح می‌دهند جوانان مستعد شهر مهاجرت کنند تا اینکه آن‌ها را با حمایت در شهر حفظ کنند. این مستندساز درباره نقش جشنواره‌ها نیز خاطرنشان می‌کند: این جشنواره‌ها از گذشته تا امروز بیشتر جنبه نمایشی داشته است و معمولاً رزومه مدیران شهری را پربار می‌کند تا اینکه در کل به شهر و فضای فرهنگی آن کمک کند. اگر به همین شورای سیاست‌گذاری جشنواره فیلم کودک امسال دقت کنید یک سینماگر اصفهانی در بین این شورا نمی‌بینید. قیصری در ادامه سخنانش با نگاهی امیدوارانه به آینده این‌گونه شرح می‌دهد: چشم‌انداز روشنی نمی‌بینم، اما در طول ماه چند طرح و فیلمنامه برای من ارسال می‌شود. هنگام تدریس و در بین جوان‌ها ایده‌ها و فیلمنامه‌های خلاقی می‌بینم که با خود می‌گویم هنوز هم می‌شود به طلوع صبح سینمایی و هنری این شهر چندهزارساله امیدوار بود. اصفهان؛ سینمایی متمایز و آینده‌ساز محمد بزرگ، پژوهشگر و استاد سینما در گفت‌وگو با ایسنا به بررسی جایگاه اصفهان در تاریخ سینمای ایران پرداخت و ضمن مرور فیلم‌ها و جریان‌های سینمایی مرتبط با این شهر، آینده سینما در اصفهان را وابسته به نسل جوان دانست. وی با اشاره به پیشینه اصفهان در تاریخ سینمای ایران می‌افزاید: اگر تهران را کانون توجهات در سینما بدانیم و سایر شهرها از جمله اصفهان را حول محور تهران در نظر بگیریم، اصفهان نسبت به بقیه شهرها متمایز می‌شود و حتی توجهات تهران را هم به خودش جلب می‌کند. اصفهان برخلاف شرایط متداول، رویکرد تازه‌ای داشته و نکته‌ای برای ارائه داشته است. این پژوهشگر سینما بیان می‌کند: ما در اصفهان سینمای آزاد را داریم و باید یادی بکنیم از زاون قوکاسیان و بزرگان دیگر و این نشان می‌دهد که جایگاه اصفهان در تاریخ سینمای ایران جایگاهی قابل‌احترام است. افرادی از اصفهان برخاسته‌اند که هم به سینمای ایران تشخص دادند و خاستگاهشان این شهر بوده و به ارتقای کیفی سینمای کشور کمک کرده‌اند. بزرگ در برپایی رویدادهای سینمایی را چنین ادامه می‌دهد: اصفهان چند سال میزبان جشنواره کودک بوده و در سال‌های اخیر جریانات فیلم کوتاه و پاتوق فیلم کوتاه نیز شکل‌گرفته که به نظر من شکل متأثر، معاصر و به‌روز سینمای اصفهان است. فیلمسازانی از دل این جریان‌ها توانسته‌اند به جشنواره‌های ملی و بین‌المللی راه پیدا کنند و همین باعث شده نگاه‌ها به اصفهان معطوف شود. وی در خصوص اینکه کدام فیلمسازان یا فیلم‌ها بیشترین بهره را از اصفهان برده‌اند و آیا می‌توان از «سینمای اصفهان» سخن گفت یا صرفاً باید آن را به‌عنوان یک لوکیشن دید، توضیح می‌دهد: فیلم‌های زیادی با موضوع اصفهان ساخته شده است، اما فیلم «رضا» ساخته محمدرضا معتمدی بهره خوبی از اصفهان برده است. ما معمولاً اصفهان را به‌عنوان یک پرتره، در قالب معماری و ابنیه تاریخی دیده‌ایم، اما معتمدی کوشید اصفهان مدرن را نشان بدهد. این وجه مغفول مانده، درحالی‌که اصفهان شهری بوده که در شهرسازی به نسبت بسیاری از شهرهای دیگر ایران، حتی تهران بهتر عمل کرده است. این پژوهشگر سینما ادامه می‌دهد: سینما نباید صرفاً به اصفهان به‌عنوان لوکیشن نگاه کند، بلکه باید به زیست مردم این شهر نزدیک شود و آنچه تاکنون بیان نشده را عرضه کند. همین نگاه است که می‌تواند به اصفهان تشخص مستقل بدهد. ضمن اینکه در قالب‌های مختلف از جمله مستند و فیلم کوتاه نیز آثاری درباره اصفهان ساخته شده که قابل‌احترام است. بزرگ درباره رابطه مردم اصفهان و سینما چنین می‌گوید: این رابطه دوسویه است؛ هم سینما باید تلاش کند مخاطبان را جذب کند و هم مردم باید سینما را امری مهم بدانند. وی بیان می‌کند: اگر به اهالی رسانه، خبرنگاران، منتقدان و فعالان هنری احترام گذاشته شود و آن‌ها حضور مستمر در سالن‌های سینما داشته باشند، این امر سایر مخاطبان را هم به حضور ترغیب خواهد کرد، اما اگر نگاه صرفاً پاپیولار باشد، وضعیت به شکل فعلی ادامه خواهد یافت که چندان مطلوب نیست. این پژوهشگر سینما با انتقاد از بازنمایی فرهنگ اصفهان در سینما می‌افزاید: روحیه و فرهنگ اصفهانی در این سال‌ها بازتاب درستی نداشته است. همیشه بخش سنتی اصفهان ارائه شده، کوچه‌های قدیمی، محله‌های تاریخی و لهجه‌های غلیظ بوده، اما واقعیت این است که مردم اصفهان چهره‌ای مدرن و به‌روز دارند. بزرگ در ادامه تصریح می‌کند: البته ارزش سنت‌ها محفوظ، اما آنچه اهعمیت دارد، بیان فرهنگی است که به‌صورت درونی در زندگی امروز اصفهانی‌ها جریان دارد. این بخش هنوز در سینما بازتاب پیدا نکرده است. او درباره امکان تبدیل اصفهان به قطب سینمایی یادآور می‌شود: این هدف نیازمند مراحل متعددی است؛ از تقویت سیستم‌های دانشگاهی گرفته تا ارتقای زیرساخت‌ها. اصفهان باید میزبان جشنواره‌های متنوع و حتی فرامنطقه‌ای باشد. این پژوهشگر سینما در ادامه خاطرنشان می‌کند: اگر هفته‌های سینمای کشورهای مختلف مثل لهستان و ترکیه در اصفهان برگزار شود و فیلمسازان مهم جهان مانند نوری بیلگه جیلان به این شهر دعوت شوند، قطعاً اثرگذار خواهد بود، اما تا زمانی که فضا متکثر و پراکنده باشد، این اتفاق نمی‌افتد؛ همان‌طور که تاکنون نیز نیفتاده است. بزرگ آینده سینمای اصفهان را وابسته به جوانان می‌داند و اضافه می‌کند: اگر وضعیت امروز را با ۱۰ یا ۱۵ سال پیش مقایسه کنیم، چندان امیدوارکننده نیست، اما همین که جوانانی در فیلم کوتاه می‌درخشند و به جشنواره‌های بین‌المللی راه پیدا می‌کنند، نشان‌دهنده ظرفیت‌های جدی است. هرچند تعدادشان کم است و باید حمایت بیشتری شوند. البته احترام به پیشکسوتان ضروری است، اما باید میان سنت‌گرایی و جریان‌های تازه تعادل ایجاد کرد. امروز نیازمند توجه به نسل جوان هستیم. وی تأکید می‌کند: جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان تنها رویدادی است که ساختار نسبتاً منسجمی دارد، اما همان هم با چالش‌هایی چون تداوم حضور داوران کودک مواجه است. در مجموع، همه این مسائل نیازمند ثبات مدیریتی است. این پژوهشگر سینما نقش اصفهان از گذشته تا امروز در سینمای ایران را چنین بیان می‌کند: سینما در ایران مؤثر و درخشان بوده است. اگر نکاتی به‌عنوان نقد بیان کردم به دلیل توقع بالاست. دانشگاه‌ها، شهرداری، حوزه هنری و انجمن سینمای جوان همه تلاش می‌کنند، اما اگر این تلاش‌ها همسو نشود و ثبات مدیریتی وجود نداشته باشد، نتیجه مطلوبی حاصل نخواهد شد. زبان تصویر، زبان مشترک انسان‌ها غلامرضا مهیمن، مستندساز پیشکسوت اصفهانی، در گفت‌وگو با ایسنا و اهمیت روز سینما اظهار می‌کند: اختصاص یک روز در تقویم به نام سینما اقدام بسیار درستی است، چراکه زبان تصویر امروز در سراسر جهان حرف اول را می‌زند و مردم، فارغ از تفاوت‌های فرهنگی و زبانی، می‌توانند پیام آن را دریافت کنند. وی با مرور تاریخ ورود سینما به ایران می‌افزاید: سینما تنها پنج سال پس از اختراع برادران لومیر به ایران آمد و به‌تدریج از دربار به میان مردم راه یافت. از دهه ۳۰ به بعد در تهران استودیوهای متعدد ایجاد شد و این شهر به مرکز تولید سینما بدل شد، اما شهرستان‌ها به دلیل کمبود منابع و ارتباطات دولتی چنین فرصتی پیدا نکردند. این فیلمساز اصفهانی ادامه می‌دهد: اصفهان بعد از تهران جایگاه ویژه‌ای داشت، همان‌طور که لاله‌زار در تهران قطب فرهنگی بود، چهارباغ در اصفهان چنین نقشی ایفا می‌کرد. همه سینماها و تئاترهای شهر در چهارباغ قرار داشت و کودکی من با دیدن اعلان‌های رنگارنگ سینماهایی مثل مایاک، ایران، همایون و تاج در همین خیابان گذشته است. نخستین‌بار فیلم «شاه شاهان» نیکولاس ری را همان جا دیدم که یکی از شاهکارهای تاریخ سینما بود. مهیمن با اشاره به جایگاه تئاتر کمدی در اصفهان خاطرنشان می‌کند: مرحوم رضا ارحام صدر و گروهش، پایگاه تئاتر کمدی را در این شهر پایه‌گذاری کردند و آثارشان در دل مردم جا گرفت. من هم در زمان حیات او مستندی ساختم که امروز سندی ارزشمند از تاریخ تئاتر اصفهان است. وی می‌افزاید: اصفهان همواره برای فیلمسازان یک لوکیشن جذاب بوده است. بر خلاف تهران که هویت معماری و فرهنگی‌اش را تا حد زیادی از دست‌ داده، بافت تاریخی اصفهان هنوز دست‌نخورده باقی‌مانده است و همین باعث شده بسیاری از کارگردانان برای فیلم‌برداری به این شهر و شهرهای اطرافش بیایند. این مستندساز درباره نگاه خود به سینما یادآور می‌شود: بیش از ۳۰ سال در حوزه مستند فعالیت کرده‌ام و تقریباً همه کارهایم به فرهنگ اصفهان مربوط می‌شود؛ از معماری شاخص این شهر و شهرهای اطراف گرفته تا صنایع‌دستی و موسیقی. بسیاری از استادان و هنرمندانی که مقابل دوربین من بودند امروز دیگر در میان ما نیستند، اما دست‌کم سند تصویری آن‌ها باقی‌مانده است. وی با اشاره به وضعیت سالن‌های سینما در اصفهان می‌گوید: چهارباغ هنوز قطب سینمای اصفهان است، هرچند سالن‌های بزرگ هزارنفری و پرده‌های عریض جای خود را به پردیس‌های کوچک و دیجیتال داده‌اند. گرچه شکل نمایش تغییر کرده، اما وقتی جلوی سینماها صف تماشاگران را می‌بینم، امیدوار می‌شوم که سینما همچنان زنده است. البته امروز بیشتر فیلم‌های طنز مورد استقبال قرار می‌گیرند و آثار اجتماعی جدی کمتر مجال دیده‌شدن پیدا می‌کنند. او درباره نسل جوان فیلمسازان اصفهانی نیز بیان می‌کند: جوانان اصفهانی استعداد و توانایی بالایی دارند، اما مشکل این است که دانشگاه‌ها آن‌ها را به هویت تاریخی و فرهنگی شهر پیوند نمی‌زنند. بسیاری از استادان پروازی هستند و آشنایی نزدیکی با اصفهان ندارند. اگر پایان‌نامه‌ها و پروژه‌ها به مسائل تاریخی و اجتماعی این شهر اختصاص پیدا کند، گنجینه‌ای ارزشمند برای آینده ساخته خواهد شد. این فیلمساز پیشکسوت همچنین به تجربه تلاش برای انتقال صنعت سینما به اصفهان اشاره کرده و توضیح می‌دهد: چند سال پیش با شورای شهر جلساتی داشتیم و حتی نمایشگاه‌هایی برگزار شد، اما با تغییر مدیران شهری این طرح به حاشیه رفت. واقعیت این است که برای تبدیل اصفهان به قطب سینمایی کشور باید اراده‌ای ملی وجود داشته باشد، چون همه نهادهای تصمیم‌گیر در تهران متمرکز هستند. مهیمن با بیان اینکه «سینمای مستند بدون حمایت دولتی امکان تولید ندارد» اضافه می‌کند: بخش خصوصی به دلیل نداشتن بازگشت سرمایه وارد این حوزه نمی‌شود و طبیعی است که مستندسازان وابسته به صداوسیما یا نهادهای دولتی باشند. بیشتر کارهای من نیز با حمایت صداوسیما انجام شد. در جهان امروز مفهومی به نام «دوربین قلم» در حال شکل‌گیری است؛ یعنی فیلمساز همه مراحل از تصویربرداری تا تدوین را خود انجام می‌دهد. این روند در اصفهان هم در حال گسترش است و می‌تواند به آینده‌ای روشن برای سینمای مستند این شهر منجر شود. وی در ادامه با اشاره به فعالیت «خانه مستند اصفهان» بیان می‌کند: خوشبختانه چند سالی است که جوانان علاقه‌مند گردهم آمده‌اند و کارهای خوبی در این حوزه انجام داده‌اند. این جریان تازه می‌تواند در آینده جایگاه اصفهان را در سینمای مستند تثبیت کند، به‌ویژه اگر حمایت نهادهای شهری و فرهنگی جدی‌تر شود. این مستندساز پیشکسوت در پایان تأکید می‌کند: سینما در نهایت زبان تصویر است و این زبان امروز زبان مشترک همه انسان‌هاست. اصفهان با پیشینه تاریخی و فرهنگی عظیمش ظرفیت آن را دارد که پیام‌های خود را به جهانیان منتقل کند؛ به شرطی که همت، مدیریت و حمایت واقعی وجود داشته باشد. مرور دیدگاه‌های سه هنرمند و پژوهشگر اصفهانی نشان می‌دهد که سینما در این شهر، باوجود همه چالش‌ها و کاستی‌ها، همچنان ریشه‌ای عمیق در تاریخ و فرهنگ مردم دارد. از خاطره‌های سینماهای چهارباغ و تئاترهای کمدی گرفته تا حضور چهره‌های جهانی؛ مانند اصغر فرهادی، همگی بیانگر پیوند ناگسستنی اصفهان باهنر هفتم هستند. اگرچه مشکلاتی مانند تمرکز امکانات در تهران، ضعف در آموزش دانشگاهی، کمبود حمایت از جوانان و بی‌توجهی مدیران فرهنگی بر سر راه سینمای اصفهان قرار دارد، اما استعدادهای درخشان نسل تازه و انگیزه پیشکسوتان همچنان امید به آینده را زنده نگه داشته است. اصفهان با معماری ماندگار، فرهنگ زنده و هنرمندان پرتلاشش می‌تواند بار دیگر به کانونی مهم برای تولید آثار سینمایی و مستند بدل شود؛ شهری که نه فقط لوکیشنی برای فیلم‌برداری، بلکه الهام‌بخش روایت‌های نو و جهانی باشد. در روز ملی سینما، نگاه به گذشته باشکوه و حال پرفرازونشیب اصفهان یادآور این نکته است که هنوز می‌توان به طلوعی دوباره در سینمای این شهر امید داشت؛ طلوعی که بازتاب فرهنگ و هویت اصفهان را در قاب تصویر به جهانیان نشان خواهد داد.