نگاه پل شریدر به آینده سینما و نقد فیلم
3 دقیقه مطالعه
سینمای جهان

پل شریدر، فیلمنامهنویس سرشناس فیلم «راننده تاکسی»، از کار روی فیلمنامهای خبر داده که به گفته او میتواند نخستین فیلم بلند ساختهشده بهطور کامل با هوش مصنوعی باشد.
به گزارش ایسنا، پل شریدر، نویسنده و کارگردان ۷۹ ساله، از استفاده از هوش مصنوعی در ساخت فیلم دفاع کرده و پیشبینی میکند که تنها دو سال تا ساخت نخستین فیلمی که بهطور کامل با این فناوری ساخته میشود فاصله داریم.
او در گفتوگویی با ونیتی فر گفت: «فکر میکنم فقط دو سال تا اولین فیلم بلند ساختهشده با هوش مصنوعی فاصله داریم. امروز با کسی تلفنی صحبت میکردم درباره فیلمنامهای که دارم و گفتم این فیلمنامه کاملاً برای ساخت با هوش مصنوعی مناسب است. این فقط یک ابزار است. وقتی نویسندهای، باید واکنش شخصیت را توصیف کنی. از یک کُد استفاده میکنی، کُدی از واژهها، تعداد خاصی از حروف و غیره و واکنش چهره او را توصیف میکنی. یک بازیگر هم کُد خودش را دارد. حالا با هوش مصنوعی، تو پیکسلسازی میکنی، میتوانی چهره را بسازی، احساس را خلق کنی و آن را همانطور که نویسنده واکنش را در رمان یا داستان شکل میدهد، مجسم کنی.»
شریدر در ماههای اخیر با نقدهای صریح خود از فیلمها در فیسبوک خبرساز شده است. او درباره فیلم «یک نبرد پس از دیگری» ساخته پل توماس اندرسون و با بازی لئوناردو دیکاپریو نوشت:
«فیلمسازی در سطح A+، اما هر چقدر تلاش کردم نتوانستم ذرهای همدلی با لئوناردو دیکاپریو یا شان پن احساس کنم. مدام منتظر مرگشان بودم. آنچه مرا برای دو ساعت روی صندلی نگه داشت، لذت فیلمسازی کارگردان پل توماس اندرسن بود.»
با این حال شریدر معتقد است هوش مصنوعی میتواند نقد فیلم بهتری ارائه دهد، زیرا این فناوری فاقد تعصب انسانی است. وقتی از او پرسیده شد آیا نقدی که توسط هوش مصنوعی نوشته شده را میخواند، پاسخ داد:«هوش مصنوعی دارد تسلط خود را بر پوشش خبری فیلمها گسترش میدهد. همانطور که احتمالا میدانید، هوش مصنوعی پوشش بهتری از میانگین نقدها ارائه میدهد، چون مجبور نیست طرف کسی را بگیرد. خیلی وقتها وقتی برای نقدنویسی استخدام میشوی، احساس میکنی کارفرما از تو انتظار دارد فیلم را دوست داشته باشی. اما این نوع جهتدهی را نمیتوان به هوش مصنوعی داد.»
اظهارات این فیلمنامهنویس و کارگردان، ادامه مطلبی است که چند ماه پیش در فیسبوک نوشت: «باید بهسادگی بتوان چت جیپیتی را طوری برنامهریزی کرد که فیلمی جدید را به سبک منتقدانی مثل پولین کیل، اندرو ساریس یا منی فاربر نقد کند. چت جیپیتی فقط باید فیلم را ببیند، تمام نقدهای منتقد موردنظر را بخواند، همه فیلمهایی را که آن منتقد بررسی کرده تماشا کند، تمام فیلمهای قبلیِ کارگردان، بازیگران و طراحان فیلم جدید را ببیند، تمام فیلمهای مشابه در ژانر را ببیند، نقدهای آنها را بخواند و تمام نقدهای دیگر درباره فیلم جدید را هم بررسی کند. کل این فرایند برای این هوش مصنوعی حدود ۳۰ ثانیه طول میکشد.»
در عین حال، مفهوم نقد «کاملاً بیطرفانه» توسط هوش مصنوعی نیز پرسشبرانگیز است. وبسایتهایی مانند راتن تومیتوز هماکنون با ترکیب صدها نقد، میانگینی عددی و توضیحی کلی از فیلم ارائه میدهند، اما نتیجه آن اغلب خشک و بیروح است.
آیا بخش جذاب خواندن نقد فیلم در همین نیست که منتقد انسانی با همه هوشمندی و کم کاستیهایش نظر شخصی خود را بنویسد؟ کسی که تجربه و احساس خود را به متن میآورد، تا خواننده بتواند با او همنظر شود یا کاملا مخالفت کند؟ در دنیای نقد هنری، شاید تعصب انسانی نه نقص، بلکه بخشی از زیبایی کار باشد.